نوشته اصلی توسط
سعید62
از قدیم گفتند "مشکلی نیست که آسان نشود/مرد باید که هراسان نشود"
هر انسانی از کودکی تا بزرگسالی همیشه در حال حل مشکلات هست ولی خیلی وقتها پیش می آید که انسان در برابر مشکلات احساس ترس می کند اگر ترس زیاد شود پریشان و آشفته میشود حتی شاید احساس درماندگی و عجز میکند یک کودک خردسال در نظر بگیرید وقتی دکتر برایش آمپول تجویز میکند چنان ترسی بر او مستولی میشود که تا زدن آمپول پریشان و آشفته است شاید دردی که سوزن به او وارد میکند حتی به اندازه یک دهم نگرانی و تشویش کودک نباشد همین روند در بزرگسالی هم در برخورد در بعضی مسائل و مشکلات بوجود می آید چنان از مشکل وحشت می کند که خود را فاقد هر گونه توانایی در حل مشکل میبیند و مسلوب الاختیار میشود در این هنگام پریشانی و آشفتگی ایجاد شده به مراتب از اصل قضیه حادتر میشود حتی اگر تشویش و سردرگمی تبدیل به احساس عجز ناتوانی میشود حتی در شرایط بدتر فرد هیچ راه حلی جلو خود نمیبیند و همه درها را بسته میبیند و تنها راه را خلاص شدن از زندگی میبیند سوال اصلی من از کارشناسان و مدیران و حتی کاربران سایت این هست چه راهکارهایی برای غلبه بر این ترس دارند؟ و چگونه میتوانیم از آشفتگی و سردرگمی در این گونه موارد جلوگیری کنیم؟ خواهش میکنم راه حلهایتان را در اینباره به رشته تحریر درآورید پیشاپیش از نظرات و راهکارهای ارائه شده کمال تشکر و سپاس را دارم